حاشیه سود ناخالص به شما می گوید چه کسب و کار شما ساخته شده پس از پرداخت هزینه مستقیم انجام کسب و کار, که می تواند شامل نیروی کار, مواد و دیگر هزینه های تولید مستقیم.
این یکی از سه نسبت عمده سود دهی است که بقیه حاشیه سود عملیاتی و حاشیه سود خالص هستند. مسلما, این مهم ترین از سه اقدامات سود دهی است چرا که بدون بالا به اندازه کافی حاشیه سود ناخالص, شما نمی خواهد که یک کسب و کار قابل دوام—حداقل, نه برای مدت طولانی.
شان بنیستون شریک ارشد مشتری با خدمات مشاوره بی دی سی در ونکوور قبل از میلاد می گوید:" اگر سود ناخالص خود را به جایی نرسانید که عواید شما هزینه های تولید شما را پوشش دهد.
چگونه حاشیه سود ناخالص را محاسبه می کنید?
حاشیه سود ناخالص با کم کردن هزینه های مستقیم یا هزینه کالاهای فروخته شده از فروش خالص (سود ناخالص منهای بازده و کمک هزینه و تخفیف) محاسبه می شود. این عدد بر سود خالص تقسیم شده و سپس برای محاسبه نسبت حاشیه سود ناخالص در 100 درصد ضرب می شود.
(سود خالص – هزینه های مستقیم) سود خالص 100% = نسبت حاشیه سود ناخالص
نمونه ای از حاشیه سود ناخالص
در اینجا یک مثال از نسبت حاشیه سود ناخالص نشان داده شده در صورت سود و زیان سه ماهه شرکت الفبای:
در این مثال, الفبای خالص عواید are 100,000, در حالی که هزینه های مستقیم خود را 3 35,000. هنگامی که هزینه های مستقیم و یا دندان از سود خالص کم, باقی مانده (6 65,000) توسط تقسیم$100,000 (.65) که سپس در 100 درصد ضرب می شود تا نسبت حاشیه سود ناخالص 65 درصد تولید شود.
نسبت حاشیه سود ناخالص خوب چیست?
در مقابل, نسبت حاشیه سود ناخالص 50 به 70% سالم در نظر گرفته می شود, و این امر می تواند برای بسیاری از انواع کسب و کار, مانند خرده فروشان, رستوران ها, تولید کنندگان و سایر تولید کنندگان کالا.
اما برای کسب و کارهای دیگر, مانند موسسات مالی, شرکت های حقوقی و یا دیگر شرکت های صنعت خدمات, یک حاشیه سود ناخالص 50% ممکن است در نظر گرفته شود کم.
شرکت های حقوقی, بانک ها, کسب و کار تکنولوژی و دیگر شرکت های صنعت خدمات به طور معمول گزارش حاشیه سود ناخالص در بالا-90% محدوده. به این دلیل که شرکت های بخش خدمات معمولا هزینه های تولید بسیار کمتری نسبت به شرکت های تولید کننده کالا دارند.
در مقایسه با شرکت های بخش خدمات, نسبت حاشیه سود ناخالص در خرده فروشی لباس می تواند از سه تا 13 درصد باشد, در حالی که برخی از زنجیره های فست فود می توانند به حاشیه ناخالص تا 40 درصد برسند.
بنیستون می گوید:" حاشیه ناخالص برای درست شدن بسیار مهم است. "اما نسبی است. اگر من تولید کننده تجهیزات سنگین هستم, مقایسه حاشیه ناخالص من با عملیات خرده فروشی برای اهداف معیار مفید نخواهد بود.’’
چرا نسبت حاشیه سود ناخالص مهم است?
در حالی که نسبت حاشیه سود ناخالص می تواند به صاحبان مشاغل و مشاوران حرفه ای در ارزیابی سلامت مالی یک شرکت کمک کند, بهتر است برای ردیابی عملکرد یک شرکت در طول زمان یا مقایسه مشاغل در همان صنعت استفاده شود.
نسبت حاشیه سود ناخالص نه تنها به شما می گوید که کسب و کار شما در حال دستیابی به معیار صنعت است بلکه می تواند به عنوان هدفی برای فراتر رفتن از میانگین صنعت مورد استفاده قرار گیرد.
بنیستون گفت صاحبان مشاغل می توانند از نسبت حاشیه سود ناخالص به "معیار علیه صنعت" استفاده کنند. سپس چند هدف تعیین کنید و با گذشت زمان پیگیری کنید. بنابراین, اجازه دهید بگویم معیار صنعت است 65%, بیایید اطمینان حاصل کنید که ما قابل مقایسه هستیم, و اگر چنین است, تلاش برای رسیدن به 70%. کلید سپس برای پیگیری بر اساس ماه به ماه برای نظارت بر چگونه شما انجام می دهند در برابر صنعت و هدف شما در تنظیم است.”
چگونه به تجزیه و تحلیل حاشیه سود ناخالص?
بنیستون می گوید: به لحاظ نظری با رشد عواید شما هزینه کالاهای فروخته شده شما باید به تناسب افزایش یابد. "اگر قیمت کالاهای فروخته شده شما سریعتر از رشد درامد شما بالا برود مشکلی خواهید داشت. هنگامی که این خطوط روند همگرا توانایی خود را به سود باقی می ماند در معرض خطر است.”
ممکن است هزینه کالاهای فروخته شده شما افزایش یافته باشد اما قیمت گذاری شما افزایش نیافته است تا منعکس کننده تغییر هزینه ها باشد. یا فعالیت های کسب و کار شما نسبت به رقابت شما کارایی کمتری دارد و همین امر باعث می شود که دندانه های شما سریعتر از سود شما افزایش یابد.
"اگر شما در حال سقوط در پشت صنعت خود را, اطمینان حاصل کنید که—اگر این قابل توضیح نیست با حوادث غیر قابل کنترل-شما تبدیل به درون نگر و بپرسید," چگونه می توانیم بهتر انجام دهیم? بنیستون میگوید: "نسبت حاشیه سود ناخالص واقعا روی استراتژی قیمتگذاری و کارایی عملیاتی شما متمرکز است.
عواملی که بهره وری عملیاتی را تحت تاثیر قرار شامل هزینه نیروی کار, مواد و دیگر هزینه های متغیر تولید.
چگونه به منظور بهبود حاشیه سود ناخالص خود را?
افزایش قیمت ها
افزایش قیمت ها یک راه حل واضح است, اما همیشه بهترین استراتژی نیست, به خصوص در یک تجارت کم حاشیه یا صنایع رقابتی, مانند خرده فروشی, خدمات غذایی یا انبارداری. "هنگامی که شما به حاشیه کوچک, شما حاشیه کمتر برای خطا," بنیستون می گوید.
"اگر هزینه های خود را از تولید رفته اند تا به دلیل هزینه های حمل و نقل و یا قیمت مواد خام بالا رفته اند, برای مثال, شما می توانید یکی از دو چیز را انجام دهید: یکی, شما باید به افزایش قیمت های خود را. یا, دو, شما نیاز به مهار در سیستم عامل خود را به طوری که شما هزینه های خود را از فروش را کاهش دهد.”
بهبود کارایی
اگر شما نمی توانید کسانی که هزینه های بالاتر بر روی مصرف کنندگان, سپس شما ممکن است برای پیدا کردن بازده در عملیات خود را با کاهش هزینه های نیروی کار و یا سرمایه گذاری در کارخانه و تجهیزات و یا هر دو.
"اگر من یک تولید کننده الومینیوم هستم, من هیچ کنترلی بر هزینه های الومینیوم ندارم. بنابراین وقتی نوسانات قیمت را می بینم باید هزینه ها را به مصرف کنندگان خود منتقل کنم. واقعا کارهای زیادی نمی توانید انجام دهید مگر اینکه فرصت هایی پیدا کنید اتوماسیون یا ماشینی که بتواند جایگزین هزینه های مستقیم کار یا تولید شما شود.”
حاشیه سود ناخالص و استارتاپ ها
شروع یو پی اس به طور معمول حاشیه سود ناخالص پایین تر به دلیل عملیات خود را ممکن است بازده است که بیشتر شرکت های بالغ در طول سال توسعه داده اند.
از سوی دیگر, برخی از شرکت های نوپا, به ویژه مالکیت انفرادی, ممکن است حاشیه سود ناخالص بالاتر از حد متوسط داشته باشند زیرا مالکان برای نیروی کار خود پرداخت کامل نمی کنند, به طور موثر به کسب و کار خود یارانه می دهند.
بنیستون می گوید:" اغلب کارافرینان زمان خود را ارزش گذاری نمی کنند و این را به حاشیه ناخالص خود محاسبه می کنند.
اما کارفرمایان نوپا حتی اگر پول خود را پرداخت نکنند باید ساعات کار خود را حساب کنند اگر به هیچ دلیلی جز تهیه تصویر دقیق تری از حاشیه سود ناخالص خود.
محدودیت های نسبت حاشیه سود ناخالص چیست?
البته, نسبت حاشیه سود ناخالص محدودیت هایی دارد که می تواند در مورد کارایی به شما بگوید, سوددهی و ماندگاری طولانی مدت کسب و کار شما.
دیگر اقدامات سوددهی, مانند حاشیه سود عملیاتی و حاشیه سود خالص, شما بیشتر در مورد چگونه موثر و سود کسب و کار شما است بگویید, پس از حسابداری برای هزینه های ثابت و یا سربار, استهلاک و استهلاک, و همچنین هزینه های بهره و مالیات.